صفت و قید هر دو جزو اجزای کلام در زبان انگلیسی هستند. هر دو این نقشها در جمله برای توصیف کردن یا تغییر دادن دیگر اجزای جمله به کار میروند. شباهتهای این دو باعث میشود زبانآموزان و حتی بومیزبانهای انگلیسی صفت و قید انگلیسی را در جمله اشتباه بگیرند. به همین علت در این مطلب قصد داریم تفاوت صفت و قید در انگلیسی را بررسی کنیم، انواع این دو را توضیح بدهیم و مثالهای متعددی برای یادگیری بهتر آنها ارائه کنیم.
فهرست مطالب این نوشته
تفاوت صفت و قید در انگلیسی چیست؟
تفاوت اصلی صفت و قید در انگلیسی بر حسب انواع و کار آنها در جمله سنجیده میشود. صفتها در زبان انگلیسی اسمها و ضمیرها را تغییر میدهند اما قیدها روی فعل، صفت و قیدهای دیگر تاثیر میگذارند.
کلمهای که در جمله به سوالهای «کدام»، «چه نوع» و «چندتا» پاسخ میدهد یا کلمهای که اسم، ضمیر، افراد، اشیا یا مکانها را توصیف میکند صفت است. مثالهای زیر را در نظر بگیرید.
He bought an expensive car last week.
او هفته پیش ماشین گرانقیمتی خرید.
(گرانقیمت نوع اسم را مشخص میکند، پس صفت محسوب میشود.)
Her friend Sara is a clever girl.
دوست او، سارا، دختر باهوشی است.
(باهوش ویژگی اسم را توصیف میکند، به همین دلیل صفت است.)
They live in an old house.
آنها در خانهای قدیمی زندگی میکنند.
(قدیمی نوع اسم را توصیف میکند، بنابراین صفت است.)
قید در زبان انگلیسی کلمهای است که به سوالهای «چطور»، «چه وقت»، «کجا» و «چقدر» پاسخ میدهد یا صفت، فعل و قیدهای دیگر جمله را تغییر میدهد. مثالهای زیر را در نظر بگیرید.
He talked nervously.
او با اضطراب حرف میزد.
(با اضطراب حالت فعل را بیان میکند، بنابراین قید محسوب میشود.)
It was extremely cold.
هوا بهشدت سرد بود.
(«بهشدت» حالت فعل را بیان میکند و قید است.)
They always walk quickly.
آنها همیشه سریع راه میروند.
(سریع حالت فعل را بیان میکند، بنابراین قید است.)
فیلم آموزشی مرتبط
تفاوت ساختار صفت و قید در انگلیسی
همانطور که پیشتر اشاره کردیم تفاوت صفت و قید در انگلیسی به کلمهای بستگی دارد که از آنها تاثیر میپذیرد. ساختار و کاربرد این دو نقش در جمله نیز تفاوتهایی دارند. در ادامه به هر دو ساختار اشاره میکنیم.
ساختار قید در جمله انگلیسی
پیشتر اشاره کردیم که قید در جمله انگلیسی بر روی فعل، صفت یا قیدهای دیگر تاثیر میگذارد و تغییری در معنای آنها ایجاد میکند. فرمول کلی کاربرد قید همراه فعل به شکل زیر است:
Subject + Verb + Adverb
به مثالهای زیر از این کاربرد توجه کنید.
He drove carefully on the highway.
او با دقت در بزرگراه رانندگی کرد.
They could sell her house quickly.
آنها میتوانستند خانه او را سریع بفروشند.
Our neighbors’ dog always barks at us loudly.
سگ همسایه ما همیشه با صدای بلند به ما پارس میکند.
وقتی قید در جمله انگلیسی روی صفت تاثیر میگذارد، در واقع میزان یا شدت آن را نشان میدهد. فرمول کلی کاربرد قید همراه با صفت به شکل زیر است:
Subject + Verb + Adverb + Adjective
مثالهای زیر را در نظر بگیرید تا با این کاربرد بهتر آشنا شوید.
John bought her a necklace which was horriblyexpensive.
«جان» برای او گردنبندی خرید که بسیار گرانقیمت بود.
She was terribly sorry for being late again.
او از اینکه دوباره دیر کرد، بسیار متاسف بود.
وقتی قید در جمله روی قید دیگری تاثیر میگذارد، معمولا قید اول میزان و شدت قید دوم را نشان میدهد. فرمول کلی ساختار دو قید در جمله به شکل زیر است:
Subject + Verb + Adverb + Adverb
مثالهای زیر را در نظر بگیرید تا با این ساختار بهتر آشنا شوید.
They played terribly badly last weekend.
آنها هفته پیش «بهشدت» بد بازی کردند.
He usually does his homework absolutelycorrectly.
او معمولا تکالیف خود را کاملا درست انجام میدهد.
ساختار صفت در جمله انگلیسی
در زبان انگلیسی صفت برای توصیف اسم به کار میرود و قبل از آن میآید. اما ساختارهای دیگری هم برای استفاده از صفت در جمله انگلیسی وجود دارد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم. به مثالهای زیر دقت کنید.
She wore a beautiful hat to the contest.
او کلاه زیبایی برای شرکت در مسابقه به سر گذاشت.
My cake should have sixteen candles.
کیک من باید شانزده شمع داشته باشد.
I’m looking for a small, good-tempered dog to keep as a pet.
به دنبال سگی کوچک و خوشخلق میگردم تا به عنوان حیوان خانگی نگه دارم.
کاربرد دیگر صفت که کمتر به آن اشاره میشود، به عنوان متمم فعلهای ربطی و فعل to be است. فعل ربطی فعلی است که وضعیت، حالت یا احساسی را توصیف میکند. صفت در این جملهها بعد از فعل ربطی میآید و به جای توصیف اسم، وضعیت موجود را توصیف میکند.
It smells gross in the locker room.
در اتاق رختکن بوی چندشآوری میآید.
Driving is faster than walking.
رانندگی سریعتر از راه رفتن است.
My new dog is small and good-tempered.
سگ جدید من کوچک و خوشخلق است.
نحوه ساخت قید از صفت
بسیاری از قیدهای حالت در زبان انگلیسی از صفت ساخته شدهاند. این قیدها با اضافه شدن پسوندی به انتهای صفت به دست میآیند. در ادامه به روشهای مختلف ساخت قید از صفت اشاره میکنیم.
به طور کلی برای تبدیل صفت به قید در زبان انگلیسی پسوند ly- را به انتهای آن اضافه میکنیم:
They looked at their broken vase sadly.
آنها با ناراحتی به گلدان شکسته خود نگاه کردند.
He went quietly into the bedroom.
او در سکوت به اتاق خواب رفت.
She opened the letter nervously.
او با اضطراب نامه را باز کرد.
فیلم آموزشی مرتبط
اگر صفت به حرف y ختم شود، به جای آن ily- به انتهای صفت اضافه میکنیم تا قید ساخته شود:
They shouted at the naughty kids angrily.
آنها با خشم سر بچههای بازیگوش داد کشیدند.
The children played in the garden happily.
بچهها با شادی در باغ بازی میکردند.
We drank our glasses of orange juice thirstily.
ما با تشنگی لیوانهای آب پرتقال خود را نوشیدیم.
اگر صفت به le ختم شود، برای ساخت قید le آن را حذف کرده و به جای آن ly- به انتهای صفت اضافه میکنیم:
The children did their math homework terribly.
بچهها تکلیف ریاضی خود را به شکلی افتضاح انجام دادند.
He was completely supported by his friends.
او کاملا از طرف دوستان خود حمایت میشد.
She stroke her dog’s head gently.
او به آرامی سر سگ خود را نوازش کرد.
انواع صفت در زبان انگلیسی
همانطور که پیشتر گفتیم، یکی از بهترین راههای تشخیص تفاوت صفت و قید در انگلیسی، آشنایی با انواع آنهاست. به همین علت در ادامه این مطلب به انواع صفتها، کاربرد و مثالهای مربوط به هر کدام میپردازیم.
صفات توصیفی
«صفات توصیفی» (Descriptive Adjectives) در زبان انگلیسی رایجترین نوع صفت هستند. این نوع صفت کیفیت یا ویژگی خاصی را به اسم نسبت میدهد. به مثالهای زیر از کاربرد این صفت دقت کنید.
The silly dog rolled around in the filthy mud for hours.
سگ نادان چند ساعت در گل کثیف غلت میخورد.
She’s such a competent cashier.
او صندوقداری بسیار شایسته است.
John hurt her feelings when he labeled her as an annoying sister.
وقتی «جان» به او برچسب خواهری آزاردهنده را زد، به احساسات او صدمه زد.
صفات همپایه
«صفات همپایه» (Coordinate Adjectives) گروههای کوچک صفتی هستند که کنار همدیگر جمع میشوند تا یک اسم را تغییر بدهند. این صفتها با کلمه «and» یا ویرگول از همدیگر جدا میشوند. به این نکته توجه کنید که وقتی چند صفت یک اسم را توصیف میکنند، عبارت وصفی میسازند. مثالهای زیر را از کاربرد این نوع صفت در نظر بگیرید.
She wore a pink and yellow shirt yesterday.
او دیروز پیرهن صورتی و زردی پوشیده بود.
It was a bright, sunny, and glorious morning along the beach.
صبح روشن، آفتابی و باشکوهی در ساحل بود.
Their murder was a sad, sorry, gruesome affair.
قتل آنها کاری غمانگیز، ناراحتکننده و مخوف بود.
تفاوت صفت توصیفی و صفت همپایه
وقتی دو یا چند صفت قبل از اسمی در جمله انگلیسی قرار میگیرند، میتوانند صفت توصیفی یا صفت همپایه باشند. بسیاری از زبانآموزان تصور میکنند وقتی چند صفت کنار هم و برای تغییر یک اسم در جمله میآیند، لزوما صفتهای همپایه هستند. اما این ساختار موارد استثنایی هم دارد. در بعضی جملهها صفت اول در حال وصف کردن صفت یا صفتهای بعدی خود است.
برای تشخیص اینکه چند صفت پشت سر هم در جمله صفت توصیفی هستند یا صفت همپایه میتوان از روشی بسیار ساده استفاده کرد. عبارت «blue hospital gown» را در نظر بگیرید. این عبارت وصفی نه ویرگول دارد و نه کلمه and در آن به کار رفته است. به همین جهت بسیار شبیه به صفت همپایه است. اما صفات همپایه ویژگی مهمی دارند: اگر جای آنها را با همدیگر عوض کنیم یا بین آنها and بیاوریم معنی جمله تغییر نمیکند.
در جمله «blue hospital gown» با اضافه کردن and بین دو کلمه قبل از اسم یا تغییر جای آنها، معنی جمله تغییر میکند. بنابراین این کلمهها صفت همپایه نیستند. با توجه به معنی جمله میتوان فهمید که صفت «blue» در حال توصیف کردن «hospital gown» است. بنابراین در این عبارت از صفتهای توصیفی استفاده شده است.
صفات ترکیبی
«صفات ترکیبی» (Compound Adjectives) در انگلیسی از چند کلمه تشکیل شدهاند. این کلمهها از همدیگر جدا نیستند. صفات ترکیبی شامل دو یا چند کلمه میشوند که همراه با همدیگر مفهومی را ایجاد میکنند تا معنی اسمی را تغییر دهند. معمولا کلمههای تشکیلدهنده این نوع صفت را با خط تیره به همدیگر وصل میکنیم. به مثالهای زیر از کاربرد این صفات توجه کنید.
I have to write a 900-word essay.
باید انشایی نهصدکلمهای بنویسم.
I bought some fat-free cheese.
کمی پنیر بدون چربی خریدم.
I am looking for a full-time job.
دارم به دنبال شغلی تماموقت میگردم.
صفات خاص
«صفات خاص» (Proper Adjectives) در انگلیسی از اسمهای خاص (proper nouns) مشتق شدهاند، به همین جهت حرف اول آنها بزرگ نوشته میشود. اسم خاص اسمی است که مخصوص فرد، مکان یا چیزی است. صفات خاص درواقع همان اسمهای خاص هستند که با پسوندهای مناسب به صفت تبدیل شدهاند و برای توصیف همان اسمی به کار میروند که از آن به وجود آمدهاند. مثالهای زیر را در نظر بگیرید.
I adore Japanese food.
من عاشق غذای ژاپنی هستم.
She’s going to a Shakespearean festival.
او میخواهد به جشنی شکسپیری برود.
صفات اشاره
«صفات اشاره» (Demonstrative Adjectives) برای نشان دادن و اشاره کردن به اسم یا ضمیری به کار میروند که در جمله در مورد آن حرف میزنیم. به طور کلی صفات اشاره در انگلیسی چهار مورد هستند: «this» ،«that» ،«those» و «these». صفتها در انگلیسی معمولا قبل از اسمی که توصیف میکنند قرار میگیرند. صفات اشاره همیشه فقط چسبیده به اسمی به کار میروند که توصیف میکنند یا آن را تغییر میدهند. به این مثالها دقت کنید.
Would you like this bicycle?
از این دوچرخه خوشت میآید؟
That car used to be mine.
آن ماشین قبلا مال من بود.
I don’t want these shirts.
من این پیراهنها را نمیخواهم.
Those shoes are gorgeous.
آن کفشها بسیار زیبا هستند.
صفات توزیعی
«صفات توزیعی» (Distributive Adjectives) به اعضای دسته یا گروهی به عنوان یک واحد مستقل اشاره دارند. این صفتها به ویژگیهای جمعی افراد یا چیزهایی اشاره میکنند که برای تمایز دادن آن دسته با باقی افراد یا چیزها به کار میرود. مهمترین صفات توزیعی «any» ،«each» ،«either» ،«every» و «neither» هستند. این صفتها نیز درست قبل از اسم خود در جمله به کار میروند. به مثالهای زیر از این صفات توجه کنید.
Did any of you do your homework?
هیچکدام از شما تکلیف خود را انجام داده است؟
Each attendee received a free gift.
هر شرکتکننده هدیهای رایگان گرفت.
Either sweater will look great with those pants.
هر دو پلیور با آن شلوار عالی به نظر میرسد.
She bought every handbag in that store.
او تمام کیفدستیهای داخل آن فروشگاه را خرید.
Neither doctor called me back.
هیچکدام از دو دکتر دوباره با من تماس نگرفتند.
صفات نامعین
«صفات نامعین» (Indefinite Adjectives) در زبان انگلیسی اسم و ضمیر را به شکلی نامشخص توصیف میکنند. مرجع این صفتها مشخص نیست. مهمترین صفتهای نامعین «few» ،«many» ،«no» ،«several» و «some» هستند. به مثالهای زیر توجه کنید تا با کاربرد این صفتها بهتر آشنا شوید.
Few people get this far.
افراد بسیار کمی تا اینجا میرسند.
Do you have many openings?
شما تعداد زیادی افتتاحیه دارید؟
There are no books in this library.
هیچ کتابی در این کتابخانه نیست.
I reviewed several sources.
من منابع بسیاری را مرور کردهام.
There are some tickets left.
چند بلیت مانده است.
صفات پرسشی
«صفات پرسشی» (Interrogative Adjectives) برای سوال پرسیدن به کار میروند. توجه کنید که صفات پرسشی در این کاربرد «what» ،«which» و «whose» هستند و فقط وقتی صفت پرسشی محسوب میشوند که بلافاصله بعد از آنها اسم یا ضمیری بیاید. به مثالهای زیر از این کاربرد دقت کنید.
What color do you want to paint the cottage?
میخواهی کدام رنگ را به کلبه بزنی؟
Which kimono do you want to order?
کدام کیمونو را میخواهی سفارش بدهی؟
Whose land are we standing on?
ما روی ملک چه کسی ایستادهایم؟
کلمههای پرسشی دیگری مانند «who» و «how» نیز در زبان انگلیسی هستند که سوالی مطرح میکنند اما صفت محسوب نمیشوند، چراکه تاثیری روی اسم نمیگذارند.
صفات ملکی
«صفات ملکی» (Possessive Adjectives) همانطور که از اسم آنها پیداست برای سوال پرسیدن در مورد مالکیت به کار میروند. صفات ملکی معمولا قبل از اسم خود به کار میروند. مثالهای زیر را از کاربرد این صفات در نظر بگیرید.
Is that their Ferrari?
آن ماشین «فراری» آنهاست؟
Don’t touch our Bugatti.
به ماشین «بوگاتی» ما دست نزن.
I’m sorry; I didn’t know this was your Lamborghini.
معذرت میخواهم، نمیدانستم این ماشین «لامبورگینی» شماست.
صفات خبری
«صفات خبری» (Predicate Adjectives) در زبان انگلیسی صفتهایی هستند که قبل از اسم نمیآیند و آن را توصیف نمیکنند. این صفتها بعد از فعل to be یا فعل ربطی میآیند و خبری را در مورد فاعل یا نهاد جمله به ما میدهند. توجه کنید تشخیص دادن این نوع صفت کمی سختتر از باقی صفات است چراکه بعد از اسم و بعد از فعل جمله میآیند. مثالهای زیر را در نظر بگیرید تا با این ساختار بهتر آشنا شوید.
She is smart.
او باهوش است.
We are rich.
ما ثروتمند هستیم.
They were kind.
آنها مهربان بودند.
فیلم آموزشی مرتبط
صفات شمارشی
«صفات شمارشی» (Quantitative Adjectives) صفتهایی هستند که مقدار چیزی را توصیف میکنند. این صفتها علاوه بر وصف کردن اسم یا ضمیر در جمله، به سوالهای «how much» و «how many» هم پاسخ میدهند. به این ترتیب اعداد شمارشی و اعداد ترتیبی و هر کلمه دیگری که به مقدار اسمی اشاره کند صفت شمارشی محسوب میشود.
She had her second child.
او دومین بچه خود را به دنیا آورد.
In the near future, I hope to own six puppies.
امیدوارم در آینده نزدیک شش تولهسگ داشته باشم.
In fact, I’ll take the whole box.
در حقیقت، کل جعبه را میخرم.
حروف تعریف در نقش صفت
«حروف تعریف» (Articles) در زبان انگلیسی شامل «a» و «an» به عنوان حروف تعریف نامعین و «the» به عنوان حرف تعریف معین میشوند. این حروف میتوانند در جمله نقش صفت داشته باشند و تغییری روی اسم ایجاد کنند. به مثالهای زیر دقت کنید تا با این کاربرد بهتر آشنا شوید.
I just adopted a dog.
من همین حالا مراقبت از سگی را به عهده گرفتم.
This is an elephant.
این یک فیل است.
Don’t take away the monkey.
میمون را نبر.
انواع قید در زبان انگلیسی
همانطور که پیشتر گفتیم یکی از بهترین روشها برای تشخیص تفاوت صفت و قید در انگلیسی، دانستن انواع هر کدام از این دو اجزای کلام است. به همین علت در ادامه این مطلب انواع قید را معرفی میکنیم
قید حالت
«قیدهای حالت» (Adverbs of Manner) در زبان انگلیسی به ما میگویند اتفاقی چطور و به چه شکلی رخ داده است. این قیدها بیشتر روی فعل تاثیر میگذارند و در انتهای جملهواره یا درست قبل از کلمهای که روی آن تاثیر دارند قرار میگیرند. بیشتر این قیدها به پسوند ly- ختم میشوند و پرکاربردترین قیدهای زبان انگلیسی هستند. به مثالهای زیر دقت کنید.
Please discuss the topic calmly.
لطفا با آرامش در مورد این موضوع بحث کنید.
An anonymous donor generously gave us enough money for the new stage.
اهداکننده ناشناسی، سخاوتمندانه پول کافی برای خریدن سن تئاتر جدید به ما اهدا کرد.
He trimmed the grass neatly.
او چمن را مرتب کوتاه کرد.
قید شدت
«قیدهای مقدار» (Adverbs of Degree) در زبان انگلیسی میزان و مقدار فعل را در جمله نشان میدهند. این قیدها در جمله اشاره میکنند که اتفاقی چقدر یا با چه میزانی رخ داده است. قیدهای مقدار معمولا قبل از کلمهای قرار میگیرند که روی آن تاثیر میگذارند اما گاهی اوقات بعضی از آنها بعد از کلمه مد نظر میآیند. مثالهای زیر را در نظر بگیرید.