به طور کلی حرف اضافه در انگلیسی، کلمهای است که اجزای اصلی جمله را به همدیگر وصل میکند. حرف اضافه مکان در انگلیسی برای اشاره به موقعیت چیزی یا کسی و یا توصیف مکان آن، نسبت به شیء یا فردی دیگر به کار میرود. در این مطلب قصد داریم حرف اضافههای مکان مختلف را بررسی کنیم، با مثالهای متنوع جایگاه استفاده و کاربرد هر کدام را یاد بگیریم و همچنین حرف اضافههای مکان مشابه را مقایسه کنیم.
فهرست مطالب این نوشته
حرف اضافه مکان در انگلیسی چیست؟
همانطور که در مبحث دیگری اشاره شد، حرف اضافه کلمهای است که وقتی همراه با اسم یا ضمیری میآید، توصیف اضافهای درمورد زمان، مکان یا جهت آن به ما میدهد. حرف اضافه مکان برای توصیف جایی به کار میرود که شیء یا فرد خاصی در زمان بهخصوصی در آن قرار دارد. به مثالهای زیر دقت کنید تا با کاربرد این حروف آشنا شوید.
There is a cup on the table.
فنجانی روی میز است.
The helicopter was flying above the house.
هلیکوپتر داشت بالای خانه پرواز میکرد.
The police placed a sheet over the body.
پلیس ملحفهای روی جسد انداخت.
He stood in front of the door and rang the bell.
او جلوی در ایستاد و زنگ را به صدا درآورد.
Hanna sat beside Tara.
«هانا» کنار «تارا» نشست.
A small stream runs below that bridge.
نهر کوچکی زیر آن پل جاری است.
He put the key under the doormat.
او کلید را زیر پادری گذاشت.
He put his hands behind his back.
او دستهایش را پشت کمرش گذاشت.
نقشهای حرف اضافه مکان در جمله
به طور کلی حرف اضافه مکان در انگلیسی چهار نقش در جمله دارد که در ادامه به آنها اشاره میکنیم و برای هر کدام مثالی همراه با معنی ذکر میکنیم.
اتفاق یا وضعیتی را به مکانی نسبت میدهد:
We were talking in the garden.
ما در باغ حرف میزدیم.
مکانی را وصف میکند و به ما میگوید شیئی کجا قرار دارد:
We were talking to the man standing on the corner.
ما با مردی که آن گوشه ایستاده بود حرف میزدیم.
نقش مسند بعد از فعل «be» را دارد:
The spade is in the garden.
بیلچه در باغ است.
فاعل فعلهای ربطی میشود:
In the garage is the best place for that.
بهترین جا برای آن در گاراژ است.
روش تشخیص حرف اضافه مکان در انگلیسی
برای پیدا کردن حرف اضافه مکان در جمله، باید به سوال «کجا؟» درمورد آن جمله پاسخ بدهیم. حرف اضافهای که در پاسخ به این سوال میآید، حرف اضافه مکان است. یادگیری روش تشخیص حرف اضافههای مکانی که در جمله استفاده شدهاند به ما در درک جمله کمک میکنند. مهمترین حروف اضافه مکان «In/On/At» هستند که همه معنای «در/داخل» دارند، اما حروف دیگری هم هستند که مکان را توصیف میکنند.
بیشتر زبانآموزها حرف اضافه مکان را با حرف اضافه جهت اشتباه میگیرند. تفاوت بین این دو در چیزی است که توصیف میکنند. حرف اضافه جهت همراه با حرکت است، به همین خاطر جهت حرکت را توصیف میکند اما حرف اضافه مکان در انگلیسی، مقصد نهایی شیء را در زمانی خاص توصیف میکند و معمولا شیء مد نظر در این جملهها ساکن است.
حرف اضافه مکان در انگلیسی: at و in و on
به طور کلی سه حرف اضافه مکان اصلی در انگلیسی برای اشاره به جایگاه چیزی وجود دارد. هر کدام از این حروف اضافه وقتی در جمله استفاده میشود، معنی متفاوتی دارد. به همین خاطر دانستن معنی و جایگاه هر کدام از آنها مفید است. از این حروف به ترتیب زیر استفاده میکنیم.
at برای اشاره به نقطهای خاص:
«at» حرف اضافه مکانی است که نقطه دقیق قرارگیری شیء یا فردی را در لحظه نشان میدهد و بیانگر مکان دقیق آن است. مثالهای زیر را در نظر بگیرید.
The police officers are waiting at the junction.
افسرهای پلیس در تقاطع منتظرند.
(جمله محل دقیقی که افسرهای پلیس در آن منتظرند را نشان میدهد.)
The baby was eating at the dining room.
بچه در اتاق غذاخوری غذا میخورد.
(از این عبارت میفهمیم که بچه در اتاق غذاخوری است.)
Joshua works at the bank.
جاشوآ در بانک کار میکند.
(جایی که جاشوآ در آن کار میکند، بانک است.)
in برای صحبت کردن درمورد فضای بسته:
«in» حرف اضافه مکانی است که فضایی بسته را توصیف میکند و به ما میگوید جایی، اسم مد نظر ما را احاطه کرده است و اسم درون آن قرار دارد. چند مثال در این مورد در ادامه آمده است.
The ball is in a box.
توپ در جعبهای قرار دارد.
(جعبه توپ را احاطه کرده است.)
My sister is sleeping in her room.
خواهرم در اتاقش خوابیده است.
(اتاق، خواهر گوینده را احاطه کرده است.)
The manager is sitting in his car.
مدیر در ماشین خود نشسته است.
(ماشین دور مدیر را گرفته است.)
on برای اشاره کردن به یک سطح:
«on» نشاندهنده مکانی باز و سطحی است که شیء بتواند روی آن قرار بگیرد. وقتی شیء به دیگری متصل است یا آن را لمس میکند از «On» استفاده میکنیم. به مثالهای زیر در این مورد دقت کنید.
The phone is on the table.
تلفن روی میز است.
(در اینجا میبینیم که جای تلفن روی میز است و این دو با همدیگر در تماساند.)
The shoes are on the floor.
کفشها روی زمین هستند.
(زمین سطح مدنظر است و کفشها روی آن هستند.)
The baby is sleeping on the bed.
نوزاد روی تخت خوابیده است.
(یعنی نوزاد روی سطح تخت خوابیده است.)
به جدول زیر درمورد کاربرد و تفاوت این سه حرف اضافه دقت کنید.
At a point
In an enclosed space
On a surface
at the corner
در گوشه
in the garden
در باغ
on the wall
روی دیوار
at the bus stop
در ایستگاه اتوبوس
in London
در لندن
on the ceiling
روی سقف
at the door
کنار در
in France
در فرانسه
on the door
روی در
at the top of the page
در بالای صفحه
in a box
در یک جعبه
on the cover
روی جلد
at the end of the road
در انتهای جاده
in my pocket
در جیب من
on the floor
روی کف اتاق
at the entrance
کنار ورودی
in my wallet
در کیف پول من
on the carpet
روی فرش
at the crossroads
در تقاطع
in a building
در یک ساختمان
on the menu
در (روی) منو
at the front desk
کنار میز جلوی ورودی
in a car
در یک ماشین
on a page
روی یک صفحه
به مثالهای زیر توجه کنید.
Jane is waiting for you at the bus stop.
جین در ایستگاه اتوبوس منتظر تو است.
The shop is at the end of the street.
فروشگاه در انتهای خیابان است.
My plane stopped at Dubai and arrived in Bangkok two hours late.
هواپیمایم در «دوبی» توقف کرد و دو ساعت دیرتر به «بانکوک» رسیدیم.
When will you arrive at the office?
کی به اداره میرسی؟
Do you work in an office?
در یک اداره کار میکنی؟
I have a meeting in New York.
در نیویورک جلسه دارم.
Do you live in Japan?
در ژاپن زندگی میکنی؟
Jupiter is in the Solar System.
سیاره مشتری در منظومه شمسی است.
The author’s name is on the cover of the book.
اسم نویسنده روی جلد کتاب است.
There are no prices on this menu.
هیچ قیمتی در این منو نیست.
You are standing on my foot.
روی پای من ایستادهای.
There was a “no smoking” sign on the wall.
یک تابلوی «سیگار نکشید» روی دیوار بود.
I live on the 7th floor at21 Oxford Street in London.
من در طبقه هفتم خیابان آکسفورد در لندن زندگی میکنم.
حرف اضافه مکان در عبارات پرکاربرد انگلیسی
بعضی عبارات انگلیسی بسیار پرتکرار هستند و در مکالمات روزمره کاربرد زیادی دارند. تعدادی از این حروف اضافه در جدول زیر آمده است تا با آنها آشنا شوید.
at
in
on
at home
در خانه
in a car
در یک ماشین
on a bus
در/سوار یک اتوبوس
at work
سر کار
in a taxi
در یک تاکسی
on a train
در/سوار یک قطار
at school
در مدرسه
in a helicopter
در یک هلیکوپتر
on a plane
در/سوار یک هواپیما
at university
در دانشگاه
in a boat
در یک قایق
on a ship
در/سوار یک کشتی
at college
در دانشکده
in a lift (elevator)
در یک آسانسور
on a bicycle, on a motorbike
روی/سوار یک دوچرخه/موتورسیکلت
at the top
در بالا
in the newspaper
در روزنامه
on a horse, on an elephant
روی/سوار یک اسب، روی/سوار یک فیل
at the bottom
در پایین
in the sky
در آسمان
on the radio, on television
در رادیو، در تلویزیون
at the side
در کنار/پهلوی
in a row
در یک ردیف
on the left, on the right
در سمت چپ، در سمت راست
at the reception
در/ کنار پذیرش
in Oxford Street
در خیابان آکسفورد
on the way
در راه
چند حرف اضافه مکان پرکاربرد انگلیسی
به غیر از حرف اضافههای مکانی که پیشتر به آنها اشاره کردیم، حرف اضافههای دیگری هم هستند که برای توصیف مکان به کار میروند. چند نوع از مهمترین حرف اضافههای مکان در ادامه همراه با مثال آمده است.
«In front of» (جلوی):
The band plays their music in front of an audience.
گروه موسیقی جلوی تماشاچیها مینوازد.
The teacher stands in front of the students.
معلم جلوی بچهها میایستد.
The man standing in the line in front of me smells bad.
مردی که در صف جلوی من ایستاده، بوی بدی میدهد.
Teenagers are always in front of a mirror.
نوجوانها همیشه جلوی آینه هستند.
«Behind» (پشت، پشت سر):
When the teacher writes on the whiteboard, the students are behind him.
وقتی معلم روی تخته وایتبرد مینویسد، دانشآموزها پشت سر او هستند.
Who is that person behind the mask?
آن فرد پشت نقاب کیست؟
I slowed down because there was a police car behind me.
سرعتم را کم کردم چون ماشین پلیسی پشت سرم بود.
«Between» (بین):
این حرف اضافه معمولا به چیزی بین دو شیء یا فرد اشاره میکند.
There are mountains between Chile and Argentina.
بین «شیلی» و «آرژانتین» کوهستان است.
The number 5 is between the number 4 and 6.
عدد ۵ بین عدد ۴ و ۶ است.
There is a sea between England and France.
دریایی بین انگلستان و فرانسه است.
با توجه به اهمیت یادگیری زبان انگلیسی «فرادرس» اقدام به انتشار فیلمهای آموزش زبان انگلیسی کرده که لینکهای آن در ادامه آمده است.
برای مشاهده فیلم «آموزش زبان انگلیسی – پیشوندها و پسوندها» + اینجا کلیک کنید.
برای مشاهده فیلم «آموزش زبان انگلیسی – اصطلاحات رایج در مکالمه و احوالپرسی رسمی و غیر رسمی» + اینجا کلیک کنید.
نکته: «Between» و «Among» هر دو به معنی «بین، میان» هستند، اما تفاوت بسیار مهمی دارند. «Between» معمولا برای اشاره به دو و گاهی بیش از دو چیز جداگانه و مشخص به کار میرود.
The treasure is between the palm tree and the hut.
گنج بین درخت نخل و کلبه است.
***
Share the sweets between Peter, Paul, Fred, and Dan.
این شکلاتها را بین «پیتر»، «پائول»، «فرد» و «دن» تقسیم کن.
«Among» برای اشاره به چیزی که در میان گروهی از افراد یا اشیا مشابه است.
I want to live among like-minded people.
میخواهم بین آدمهای همفکر زندگی کنم.
***
Share these sweets among yourselves.
این شکلاتها را بین خودتان تقسیم کنید.
«Across From / Opposite» (سمت دیگر، سمت مقابل):
معنی «Across from» و «Opposite» یکسان است. معمولا به چیزی اشاره دارند که جلوی چیزی دیگر است اما چیز دیگری مثل خیابان یا میز بین آنها قرار دارد.
I live across from a supermarket.
من مقابل سوپرمارکتی زندگی میکنم.
(یعنی سوپرمارکت سمت دیگر خیابان است.)
The chess players sat opposite each other before they began their game.
بازیکنان شطرنج قبل از اینکه بازی خود را شروع کنند، مقابل همدیگر نشستند.
(یعنی روبهروی همدیگر هستند و میزی بین آنهاست.)
«Next to / Beside» (در کنار، بغل):
At a wedding, the bride stands next to the groom.
در مراسم عروسی، عروس کنار داماد میایستد.
Guards stand next to the entrance of the bank.
نگهبانها کنار ورودی بانک میایستند.
He walked beside me as we went down the street.
وقتی در خیابان قدم میزدیم، او کنار من راه میرفت.
In this part of town there isn’t a footpath beside the road so you have to be careful.
در این بخش از شهر در کنار خیابان پیادهرو نیست، پس باید مراقب باشی.
نکته: توجه داشته باشید کلمه «Beside» شباهت ظاهری زیادی با «Besides» دارد اما تفاوت معنایی آنها خیلی زیاد است. «Beside» یعنی «در کنار یا نزدیک» اما «Besides» یعنی «علاوه بر یا به غیر از».
Sit beside me.
کنار من بنشین.
***
It includes everyone besides me.
شامل همه میشود به جز من.
***
Besides me, who else hates celery?
به غیر من، چه کسی از کرفس بدش میآید؟
«Near / Close to» (نزدیک، کنار):
معنی «Near» و «Close to» یکسان و شبیه به «Next to» و «Beside» است اما در این موارد معمولا فاصله بیشتری بین دو شیء مد نظر وجود دارد.
The receptionist is near the front door.
منشی پذیرش نزدیک در ورودی است.
This building is near a subway station.
این ساختمان نزدیک ایستگاه مترو است.
We couldn’t park the car close to the store.
نتوانستیم ماشین را نزدیک فروشگاه پارک کنیم.
Our house is close to a supermarket.
خانه ما نزدیک سوپرمارکت است.
«On» (روی):
«On» برای چیزی به کار میرود که عملا چیز دیگری را لمس میکند، رویش را میپوشاند یا به آن متصل است.
The clock on the wall is slow.
ساعت روی دیوار کند است.
He put the food on the table.
غذا را روی میز گذاشت.
I saw a spider on the ceiling.
عنکبوتی را روی سقف دیدم.
We were told not to walk on the grass.
به ما گفتند روی علفها راه نرویم.
«Above / Over» (بالای، روی):
«Above» و «Over» معنی یکسانی دارند. هر دو یعنی «بالاتر از X» اما «Above» معمولا به چیزهایی اشاره میکند که عملا و مستقیم بالای سر شیء یا فرد مد نظر باشند.
Planes normally fly above the clouds.
هواپیماها معمولا بالای ابرها پرواز میکنند.
There is a ceiling above you.
سقفی بالای سرت است.
There is a halo over my head.
هالهای بالای سر من است.
We put a sun umbrella over the table so we wouldn’t get so hot.
چتر آفتابگیری روی میز گذاشتیم تا گرممان نشود.
Our neighbors in the apartment above us are really noisy.
همسایههای آپارتمان بالای سر ما خیلی پرسروصدا هستند.
«Over» میتواند به چیزی که سطح چیز دیگری را هم پوشانده اشاره کند و معمولا همراه با «All» به شکل «All over» میآید.
There water all over the floor.
آب تمام کف زمین را پوشانده بود.
I accidentally spilled milk all over the new carpet.
اتفاقی روی کل فرش جدید شیر ریختم.
«Under / Below» (زیر، پایین):
«Under» و «Below» هر دو به یک معنی هستند. یعنی شیء مد نظر ما در موقعیتی پایینتر نسبت به چیزی دیگر قرار دارد.
Your legs are under the table.
پاهایت زیر میز هستند.
Monsters live under your bed.
هیولاها زیر تختت زندگی میکنند.
A river flows under a bridge.
رودی زیر پلی جاری است.
How long can you stay under the water?
چه مدت میتوانی زیر آب بمانی؟
Miners work below the surface of the Earth.
معدنچیها زیر سطح زمین کار میکنند.
محل قرارگیری حروف اضافه مشابه
همانطور که پیشتر اشاره کردیم، تعدادی از حروف اضافه کاربرد مشابهی دارند با تفاوتهای اندک. در این بخش با ارائه مثال به این دسته از حروف اضافه مکان در انگلیسی میپردازیم.
حرف اضافه Above / On Top Of / On
از «Above» وقتی استفاده میکنیم که دو جسم همدیگر را لمس نمیکنند.
از «On Top Of» یا «On» وقتی استفاده میکنیم که دو شیء با همدیگر برخورد دارند. در این تصویر، قاب عکسها بالای مبل هستند. بالشها روی مبل قرار دارند.
نکته: معمولا وقتی شیء در جایگاه معمول خودش باشد از «On» استفاده میکنیم، اما اگر در جایگاه نامعمولی باشد، «On Top Of» را به کار میبریم.
The keys are on the table.
کلیدها روی میز هستند.
***
The keys are on top of the refrigerator.
کلیدها بالای یخچال هستند.
حرف اضافه Under / Below / Underneath / Beneath
وقتی جسمی روی دیگری را پوشانده باشد از «Under» استفاده میکنیم.
وقتی شیء در جایگاه پایینتری نسبت به دیگری قرار دارد «Below» را به کار میبریم.
تفاوت بین «Under» و «Below»
کلمات «Underneath » و «Beneath» کلماتی رسمیتر و هممعنی «Under» و «Below» هستند.
حرف اضافه Behind / In Front Of
این دو کلمه متضاد همدیگر هستند. از «Behind» وقتی استفاده میکنیم که شیء «الف» از شیء «ب» به ما دورتر باشد و وقتی شیء «الف» از شیء «ب» به ما نزدیکتر باشد، «In Front Of» را به کار میبریم.
تفاوت بین «Behind» و «In Front Of»
نکته: گاهی اوقات به جای «Behind» از «In the back of» استفاده میکنیم. علاوه بر این میتوان از «In the back of» برای اشاره به بخش پشتی مکانی هم اشاره کرد.
John and Gabriel like to sit in the back of the classroom so that the teacher can’t see them.
«جان» و «گابریل» دوست دارند عقب کلاس بنشینند تا معلم آنها را نبیند.
حرف اضافه Between / Beside / Next To
«Beside» و «Next To» معنی یکسانی دارند اما «Beside» رسمیتر است، همانطور که در فارسی هم «کنار» از «بغل» رسمیتر محسوب میشود. در انگلیسی روزمره معمولا «Next To» را به کار میبریم. «Between» یعنی شیء بین دو شیء دیگر قرار دارد.
تفاوت بین «Next to» و «Between»
حرف اضافه Near / Close To / By
تمام این کلمهها یک معنی دارند؛ اینکه فاصله بین دو شیء مد نظر ما کم است. توجه کنید که فقط «Close To» از حرف to استفاده میکند.
Not: The raccoon is near to the box. The raccoon is close to the box. The raccoon is near the box. The raccoon is by the box.
راکون نزدیک جعبه است.
نکته: «Nearby» بدون مفعول مستقیم به کار میرود و معمولا انتهای جمله یا عبارت میآید.
Not: The raccoon is nearby the box. There’s a box with a raccoon nearby.
راکونی در نزدیکی جعبه است.
حرف اضافه In / Inside / Within / Into
«In» و «Inside» در بیشتر مواقع به یک معنی هستند.
The cat is in the box. = The cat is inside the box.
گربه در/داخل جعبه است.
کلمه «Within» نشانگر محدودهای خاص است. این محدوده میتواند در مکان، زمان یا هر بعد دیگری باشد.
There are five malls within ten miles of here.
پنج فروشگاه در ده مایلی اینجا هست.
(در اینجا «within» حرف اضافه مکان است.)
She’s written three books within the last year.
او طی سال گذشته سه کتاب نوشته است.
(در اینجا «within» حرف اضافه زماناست.)
The law didn’t pass because of disagreements within the government.
قانون به خاطر مخالفتهای درونی دولت تصویب نشد.
نکته: کلمه «Into» درواقع حرف اضافه حرکت است و نه مکان. به چیزی اشاره دارد که داخل فضایی دیگر میرود.
حرف اضافه Out / Outside / Out Of
«Outside» به مکان اشاره دارد و نمیتوان به جای آن از «Out» استفاده کرد.
The dog is outside the doghouse.
Not: The dog is out the doghouse.
سگ بیرون لانه است.
«Out» و «Outside» به حرکت اشاره دارند نه مکان. پس از «Outside» همیشه باید اسم بیاید. به مثالهای زیر توجه کنید.
She ran out of the room.
او از اتاقش بیرون دوید.
I’m bored. Let’s go out.
حوصلهام سر رفته. برویم بیرون.
نکات مهم حین استفاده از حرف اضافه مکان در انگلیسی
نباید جملهای که قصد دارید بسازید را از زبان مادری مستقیم به زبان انگلیسی ترجمه کنید. بیشتر زبانآموزها دچار این اشتباه میشوند که حرف اضافه زبان فارسی را برمیدارند و یکراست در جمله انگلیسی جای میدهند. ترجمه معمولا معنی متفاوتی ایجاد میکند. بنابراین برای اجتناب از ترجمه کردن، بهتر است بعد از نوشتن جمله چند بار آن را بخوانید و اگر به نظرتان رسید که جای حرف اضافه آنجا نیست، تغییرش بدهید.
استفاده از حرف اضافه را با به کار بردن آن تمرین کنید. برای فهمیدن حرف اضافه مکان باید مستقیم آن را در جملهای به کار ببرید تا بفهمید مناسب آن جایگاه هست یا نه. وقتی حرف اضافه را در جمله میگذارید و آن را با صدای بلند میخوانید، متوجه میشوید که جای درستی قرار دارد یا نه.
با جواب دادن به سوال «کجا؟» میتوانید حرف اضافه مکان را پیدا کنید. باید درمورد محل کلمهای که در جمله درمورد آن حرف میزنید از خودتان سوال بپرسید. حرف اضافه مکان معمولا به جایگاه نهایی شیء در زمانی خاص اشاره دارد.
معرفی فیلم آموزش زبان انگلیسی – پیشوندها و پسوندها
زبان انگلیسی زبانی بینالمللی محسوب میشود و یادگیری آن هر روز اهمیت بیشتری پیدا میکند. مبحث «پیشوندها» (Prefixes) و «پسوندها» (Suffixes) یکی از بهترین راهها برای افزایش دایره لغات انگلیسی است اما متاسفانه در مراکز آموزشی و مدارس به آن توجهی نمیشود. در همین راستا «فرادرس» اقدام به تهیه فیلم آموزش زبان انگلیسی – پیشوندها و پسوندها کرده است.
این آموزش که در ۲ ساعت و ۱۸ دقیقه تهیه شده است، برای زبانآموزان در هر سطحی بالاتر از مبتدی مفید است. در فصل اول این آموزش که به پیشوندها اختصاص داده شده است، در دو درس جداگانه به پیشوندهای منفیساز پرداخته میشود که مهمترین پیشوندهای زبان انگلیسی هستند. در درسهای بعدی درمورد انواع پیشوندهای دیگر از جمله پیشوندهای مربوط به اعداد و اندازهگیری توضیح میدهد.
فصل دوم که روی پسوندها تمرکز دارد به هشت درس تقسیم شده است. از میان سرفصلهای آن میتوان به پسوندهای اسمساز و صفتساز، پسوندهای مشاغل و پسوندهای اشیا اشاره کرد. فصل سوم در یک درس به مبحث پیشوندها و پسوندها در کنار هم میپردازد.
معرفی فیلم آموزش زبان انگلیسی – اصطلاحات رایج در مکالمه و احوالپرسی رسمی و غیر رسمی
بدون شک یادگیری مکالمه به انگلیسی بدون دانستن اصلاحات رایج آن ممکن نیست. مکالمه انگلیسی یکی از مهارتهایی است که معمولا برای زبانآموزها دشوار به نظر میرسد. به همین منظور فرادرس فیلم آموزش زبان انگلیسی – اصطلاحات رایج در مکالمه و احوالپرسی رسمی و غیر رسمی را در ۲ ساعت و ۱۲ دقیقه تهیه کرده است.
این آموزش به بخشهای مختلفی تقسیم شده که از بین آنها میتوان تعریف اصطلاح، ضربالمثل، اصطلاح رسمی وغیررسمی، اصطلاحهای عامیانه، کلیشه و مکالمه را نام برد که هر کدام همراه با مثالهای مرتبط در درس اول توضیح داده شدهاند. درس دوم به برخوردهای پایهای اجتماعی و ارتباطات محاورهای اختصاص دارد و به بخشهایی همچون سلام و احوالپرسی، حرفهای خودمانی، معارفه، پایان دادن به گفتگو، خداحافظی، موافقت و مخالفت اشاره کرد.
درس سوم درمورد برخوردهای مودبانه و بازدیدهاست و در بخشهای جداگانه به مقدمهگویی، موانع ارتباطی، گفتن زمان، عفو و گذشت، درخواست کردن، اجازه، نشان دادن سپاس و تشکر کردن میپردازد. درس چهارم موضوعات شخصی و خانوادگی را توضیح میدهد و مهمترین بخشهایش احساسات، اضطراب و تشویش، حواس پنجگانه، سلامتی و ظاهر است. درس پنجم پیرامون مکالمه درباره غذا، نوشیدنی و خرید است و اصلاحات رایج در رستوران، آشپزی خانگی، فروشگاهها و مغازهها را آموزش میدهد.
برای مشاهده فیلم آموزش زبان انگلیسی – اصطلاحات رایج در مکالمه و احوالپرسی رسمی و غیر رسمی + اینجا کلیک کنید.
جمعبندی
کاربردهای حرف اضافه مکان in در انگلیسی عبارتاند از:
In + کشورها
In + شهرها
In + محلهها
In + مکانهای بسته
کاربردهای حرف اضافه مکان on در انگلیسی عبارتاند از:
On + وسایل نقلیه
On + راههای ارتباطی
On + سطحها
کاربردهای حرف اضافه مکان at در انگلیسی عبارتاند از:
At + آدرس دقیق یا تقاطعها
At + مکانها یا موقعیتهای دقیق
در جدول زیر فهرستی از مهمترین حرف اضافههای مکان در انگلیسی همراه با معنی آمده است.