در زبان انگلیسی فعلهای دوبخشی زیادی وجود دارند، یادگیری روش استفاده و جایگاه این فعلها در جمله کمک بزرگی به پیشرفت گرامر زبانآموز میکند. در این مطلب از مجموعه مطالب زبان انگلیسی فرادرس به گرامر have got میپردازیم. تفاوت آن را با have یاد میگیریم تا بتوانیم تشخیص دهیم در چه جملاتی میتوان از آن استفاده کرد. همچنین با مثالهای متعدد، روش منفی کردن و پرسشی کردن آن را میآموزیم.
فهرست مطالب این نوشته
گرامر have got چیست؟
در زبان انگلیسی یکی از سادهترین روشها برای اشاره به مالکیت چیزی یا داشتن رابطهای، استفاده از فعل have است. اما در انگلیسی محاوره و در متنهای نوشتاری غیررسمی، مثل چت کردن و پیامهای دوستانه، معمولا بهجای آن از have got استفاده میشود. مثالهای زیر را در نظر بگیرید و به یاد داشته باشید که هر دو معنی یکسانی دارند.
I have two sisters.
من دو خواهر دارم. (رسمی)
***
I have got two sisters.
من دو خواهر دارم. (غیر رسمی)
I have a new bike.
من دوچرخه جدیدی دارم. (رسمی)
***
I have got a new bike.
من دوچرخه جدیدی دارم. (غیر رسمی)
تفاوت گرامر have got و has got
به طور کلی فعل در زبان انگلیسی صرف نمیشود اما حالت فعل مناسب سومشخص مفرد با باقی شخصها متفاوت است. گرامر have got هم از این قاعده بیرون نیست. فعل سومشخص مفرد آن به شکل has got است. فرمول کلی گرامر have got و has got برای اشخاص مختلف به شکل زیر است:
فعل
فاعل
have got
I
have got
You
has got
He
has got
She
has got
It
have got
We
have got
They
کاربردهای گرامر have got
همان طور که میدانید، فعل «have» در زبان انگلیسی چند معنی دارد که از بین آنها میتوان به داشتن و خوردن اشاره کرد. در محاوره و متنهای غیررسمی انگلیسی، میتوان در بعضی ساختارها از have got به جای have به معنی «داشتن» استفاده کرد. کاربردهای گرامر have got به صورت زیر است:
برای اشاره به چیزهایی که داریم
اشاره به خانواده و اقوام
توصیف افراد و خصوصیات فیزیکی آنها
اشاره به بیماری و توصیف اینکه حال خوبی نداریم
برای صحبت کردن در مورد دارایی
از فعل «have got» در زمان حال ساده میتوان برای صحبت کردن در مورد مالکیت چیزی استفاده کرد. به مثالهای زیر دقت کنید.
We have a house in Vancouver.
We’ve got a house in Vancouver.
ما در «ونکوور» یک خانه داریم.
She doesn’t have any money.
She hasn’t got any money.
او هیچ پولی ندارد.
He has a new car!
He’sgot a new car!
او ماشین جدید دارد.
Do you have a minute?
Have you got a minute?
یک لحظه وقت دارید؟
I don’t have time right now.
I haven’t got time right now.
در حال حاضر وقت ندارم.
I have an idea!
I’ve got an idea!
فکری دارم!
برای اشاره به روابط و اعضای خانواده
یکی دیگر از کاربردهای مشترک «have» و «have got» برای صحبت کردن در مورد اعضای خانواده است. مثلا اینکه چند خواهر و برادر، یا چند عمو، خاله و… داریم. علاوه بر اینها برای اشاره به روابطی که خانوادگی نیستند، مانند روابط دوستانه هم کاربرد دارد. به مثالهای زیر توجه کنید.
I have a new friend.
I’ve got a new friend.
یک دوست جدید دارم.
Mike doesn’t have any brothers.
Mike hasn’t got any brothers.
«مایک» برادری ندارد.
Do you have any children?
Have you got any children?
شما بچهای دارید؟
برای توصیف خصوصیات شخصی
از «have» و «have got» میتوان برای اشاره به اعضای بدن یا توصیف خصوصیات چهره و ظاهر کسی استفاده کرد. مثالهای زیر را همراه با معنی آنها در نظر بگیرید تا با این کاربرد بیشتر آشنا شوید.
Carol has brown eyes.
Carol’s got brown eyes.
«کارول» چشمهای قهوهای دارد.
He doesn’t have blond hair.
He hasn’t got blond hair.
او موهای بور ندارد.
Does your sister have long hair?
Has your sister got long hair?
خواهرت موهای بلندی دارد؟
برای اشاره به بیماری و ناخوشی
آخرین کاربرد مشترک «have» و «have got» برای توصیف و اشاره به داشتن بیماری یا ناخوشی است. در فارسی گاهی این جملهها را با فعل «گرفتن» به جای «داشتن» معنی میکنیم. مثالهای زیر را با دقت بخوانید.
I have a bad cold.
I’ve got a bad cold.
سرماخوردگی بدی دارم.
(سرماخوردگی بدی گرفتم.)
She doesn’t have a headache anymore.
She hasn’t got a headache anymore.
او دیگر سردرد ندارد.
Do you have the flu?
Have you got the flu?
آنفولانزا داری؟
(آنفولانزا گرفتهای؟)
با توجه به اهمیت یادگیری زبان انگلیسی، «فرادرس» اقدام به انتشار فیلمهای آموزش زبان انگلیسی کرده که لینکهای آن در ادامه آمده است.
پرسشی کردن گرامر have got
همانطور که میدانید «have got» یکی از فعلهای دو قسمتی است و «have» یا «has» در آن نقش فعل کمکی وجهی را دارد. به همین علت برای پرسشی کردن این جملات نیازی به فعل «do» یا اشکال دیگر آن یعنی «did» و «does» نداریم. برای پرسشی کردن افعال دو قسمتی، بخش اول فعل را قبل از فاعل و بخش دوم را پس از آن میآوریم. برای درک بهتر این ساختار، روش تغییر شکل اصلی فعل به شکل پرسشی آن در جدول زیر آمده است.
شکل مخفف
شکل اصلی
Have I got…?
I have got
Have you got…?
You have got
Has he got…?
He has got
Has she got…?
She has got
Have we got…?
We have got
Have they got…?
They have got
Has Ana got…?
Ana has got
به پرسش و پاسخهای زیر توجه کنید تا با این ساختار بهتر آشنا شوید.
Have I got time to go shopping before the film starts?
Yes, you have. / No, you haven’t.
وقت دارم قبل از شروع شدن فیلم به خرید بروم؟
بله داری. / نه نداری.
Have you got room in your bag for my phone?
Yes, I have. / No, I haven’t.
در کیفت برای تلفن من جا داری؟
بله دارم. / نه ندارم.
Has he got any children?
Yes, he has. / No, he hasn’t.
او بچه دارد؟
بله دارد. / نه ندارد.
Have we got a bottle of water for our journey?
Yes, we have. / No, we haven’t.
برای سفر خود بطری آب داریم؟
بله داریم. / نه نداریم.
Have they got a new car?
Yes, they have. / No, they haven’t.
آنها ماشین جدید دارند؟
بله دارند. / نه ندارند.
تفاوت روش پرسشی کردن have و have got
با وجود اینکه این دو فعل معنای یکسانی دارند اما گرامر have got با have تفاوت زیادی دارد. همانطور که بالاتر اشاره شد، have got فعل دو بخشی است و برای سوالی شدن فقط باید بخش اول آن را قبل از فاعل قرار بدهیم، اما برای سوالی کردن جمله با have از آنجایی که فعل کمکی نداریم، باید از فعل «do» استفاده کنیم. در مثالهای زیر تفاوت این دو روش پرسشی کردن جمله نشان داده شده است.
I’ve got a new car
من ماشین جدیدی دارم.
Have you got a new car?
تو ماشین جدیدی داری؟ (غیررسمی)
***
I have a new car.
من ماشین جدیدی دارم.
Do you have a new car?
تو ماشین جدیدی داری؟ (رسمی)
He’s got three brothers.
او سه برادر دارد.
Has he got three brothers?
او سه برادر دارد؟ (غیررسمی)
***
He has three brothers.
او سه برادر دارد.
Does he have three brothers?
او سه برادر دارد؟ (رسمی)
I’ve got a bad cold.
سرماخوردگی بدی دارم.
Have you got a bad cold?
تو سرماخوردگی بدی داری؟ (غیر رسمی)
***
I have a bad cold.
سرماخوردگی بدی دارم.
Do you have a bad cold?
تو سرماخوردگی بدی داری؟ (رسمی)
Her office has got a nice view.
دفتر او منظره خوبی دارد.
Has your office got a nice view?
دفتر تو منظره خوبی دارد؟ (غیر رسمی)
***
Her office has a nice view.
دفتر او منظره خوبی دارد.
Does your office have a nice view?
دفتر تو منظره خوبی دارد؟ (رسمی)
منفی کردن گرامر have got
از آنجایی که «have got» فعل دوبخشی است و «have» به تنهایی جزو افعال کمکی وجهی است، برای منفی شدن نیازی به فعل کمکی دیگری ندارد. بنابراین برای منفی کردن این فعل فقط کلمه منفیساز «not» را بین دو بخش فعل قرار میدهیم. به طور کلی ساختار منفی این فعل به شکل زیر است.
شکل منفی
شکل مثبت
I have not got
I have got
You have not got
You have got
He has not got
He has got
She has not got
She has got
We have not got
We have got
They have not got
They have got
توجه داشته باشید که معمولا حالت کوتاهشده شکل منفی فعل در زبان انگلیسی استفاده میشود. در ادامه به روش کوتاه کردن این فعلها اشاره میکنیم.
کوتاه کردن گرامر have got
همانطور که میدانید have got فعلی است که در محاوره روزمره استفاده میشود، از طرفی در محاوره معمولا کلمات و جملهها به شکل کوتاهشده به کار میروند تا تلفظ آنها سادهتر شود. برای کوتاه کردن این فعل دو بخشی در حالت مثبت، بخش اول آن را تغییر میدهیم به شکل «ve’» یا «s’» درمیآوریم. روش کوتاه کردن این فعل به شکل زیر است:
شکل کوتاهشده
شکل مثبت
I’ve got
I have got
You‘ve got
You have got
He’s got
He has got
She’s got
She has got
It’s got
It has got
We’ve got
We have got
They’ve got
They have got
برای کوتاه کردن صورت منفی این جملهها، تغییری در شکل فعل نمیدهیم و در عوض کلمه منفیساز «not» را کوتاه میکنیم و به شکل «n’t» در میآوریم. در جدول زیر این تغییرات نشان داده شده است.
شکل کوتاهشده
شکل منفی
I haven’t got
I have not got
You haven’t got
You have not got
He hasn’t got
He has not got
She hasn’t got
She has not got
It hasn’t got
It has not got
We haven’t got
We have not got
They haven’t got
They have not got
به مثالهای زیر دقت کنید.
You haven’t got a house.
تو خانه نداری.
They haven’t got a dog.
آنها سگ ندارند.
She hasn’t got a bike.
او دوچرخه ندارد.
We haven’t got a book.
ما کتاب نداریم.
He hasn’t got time.
او وقت ندارد.
کاربردهای have got to
از «have got to» در جملههای اخباری و مثبت برای صحبت کردن در مورد اجبار یا نیاز به انجام کاری استفاده میکنیم. «have to» و «have got to» معنی یکسانی دارند و میتوان یکی را به جای دیگری استفاده کرد اما توجه داشته باشید که «have got to» فقط در محاوره و متنهای غیر رسمی استفاده میشود. به طور کلی بعد از این دو فعل کمکی حتما فعل اصلی میآید. فرمول کلی آن به شکل زیر است:
Subject + Have got to + infinitive
مثالهای زیر را در نظر بگیرید.
We have gotto go to school tomorrow.
فردا باید به مدرسه برویم.
We’ve got to take the car to the garage this morning.
باید امروز صبح ماشین را به گاراژ ببریم.
You have got to try these cakes. They are so good.
باید این کیکها را امتحان کنی. خیلی خوب هستند.
حالت منفی have got to
فعل «have got» معمولا در انگلیسی به حالت منفی استفاده نمیشود. در عوض از «don’t» و «doesn’t» همراه با «have» استفاده میکنیم. فرمول کلی آن به شکل زیر است:
Subject + Don’t/Doesn’t + Have to + Verb
I don’t have to be at work until 2pm tomorrow.
NOT: I haven’t got to be at work until 2pm tomorrow.
تا فردا ساعت دو بعد از ظهر نیازی نیست سر کار بروم.
She doesn’t have to start her new job until May 9th.
NOT: She hasn’t got to start her new job until May 9th.
او تا نهم ماه می نیازی نیست کار جدیدش را شروع کند.
We don’t have to go to school tomorrow! Yay!
فردا نیازی نیست به مدرسه برویم! هورا!
حالت پرسشی have got to
علاوه بر این، در گرامر زبان انگلیسی «have got» معمولا به حالت پرسشی استفاده نمیشود. در عوض در جملات سوالی «do» و «don’t» را برای تمام شخصها به جز سومشخص مفرد و «does» و «doesn’t» را برای سومشخص مفرد به کار میبریم. فرمول کلی این ساختار به شکل زیر است:
Do/Does + Subject + Have To + Verb?
مثالهای زیر را در نظر بگیرید.
What time do you have to be there?
NOT: What time have you got to be there?
ساعت چند باید آنجا باشی؟
Do you have to go to school tomorrow?
NOT: Have you got to go to school tomorrow?
فردا باید به مدرسه بروی؟
Don’t you haveto be home by midnight?
نباید تا نیمهشب به خانه برگردی؟
Does this report have to be finished today?
این گزارش باید امروز تمام شود؟
Doesn’t she have to work tomorrow?
او نباید فردا به سر کار برود؟
چند نکته از کاربردهای have got to
در زبان انگلیسی «have got to» فقط در زمان حال ساده به کار میرود.
I have got to be there by noon.
NOT: I am having got to go there by noon.
NOT: I had got to ho there by noon.
باید تا ظهر به آنجا برسم.
برای اشاره به زمان گذشته ساده از had to استفاده میکنیم. به مثالهای زیر دقت کنید.
We had to leave before the concert was over.
مجبور شدیم قبل از اینکه کنسرت تمام شود برویم.
She had to leave the party early because she had to be home by midnight.
او مجبور شد زود از مهمانی برود چون باید تا نیمهشب به خانه میرسید.
He had to spend $2,000 to repair his car after the accident.
او بعد از تصادف مجبور شد دو هزار دلار برای تعمیر ماشینش خرج کند.
تنها در صورتی میتوان از have got to برای حرف زدن در مورد آینده استفاده کرد که از قبل برای انجام آن کار برنامه ریخته باشیم یا همان لحظه متوجه شویم که مجبوریم در آینده کاری را انجام بدهیم. مثالهای زیر را با دقت بخوانید تا کاربرد این ساختار را بهتر یاد بگیرید.
I have got to call my mom tomorrow.
باید فردا به مادرم زنگ بزنم.
We have got to go shopping for a dress before the wedding.
باید قبل از عروسی به خرید لباس مجلسی برویم.
He has got to improve his grades before he can go to university.
او باید نمرههایش را بهتر کند تا بتواند وارد دانشگاه شود.
میتوان از have to در جمله شرطی نوع اول یا همان شرطی ممکن در آینده استفاده کرد. معنی چنین ساختاری این خواهد بود که اگر تغییر خاصی رخ بدهد، در آینده مجبور خواهیم بود کاری را انجام دهیم. ساختار این جمله به حالت زیر خواهد بود:
Subject + Will/Won’t + Have To + Verb
گاهی هم میتوان به جای «will» از «be going to» استفاده کرد. فرمول کلی این ساختار به شکل زیر است.
Subject + To Be Going To + Have To + Verb
به مثالهای زیر توجه کنید.
If I don’t go to university I will have to get a job.
اگر به دانشگاه نروم، مجبور میشوم کار پیدا کنم.
When the kids grow up and move out, we‘llhave to sell the house and move into a smaller one.
وقتی بچهها بزرگ شوند و از خانه بروند، باید خانه را بفروشیم و به یک خانه کوچکتر نقل مکان کنیم.
The new owners of the farm are going to have to tear down the old barn and build a new one.
صاحبهای جدید مزرعه قصد دارند طویله قدیمی را خراب کنند و یک طویله جدید بسازند.
If she doesn’t buy a new car, she‘s going to have to take the bus every day to work.
اگر او ماشین جدید نخرد، مجبور میشود هر روز برای رفتن به سر کار سوار اتوبوس شود.
میتوان از have got to در جملههای تعجبی استفاده کرد. در جملات حال ساده وقتی از چیزی واقعا تعجب میکنیم از have got to استفاده میکنیم تا شدت احساس خود را نشان بدهیم. مثالهای زیر را همراه با معنی آنها در نظر بگیرید تا با این ساختار بهتر آشنا شوید.
You can’t be serious. You have got to be kidding me!
ممکن نیست جدی باشی. حتما داری با من شوخی میکنی!
She has got to be crazy to want to bungee jump!
او حتما دیوانه شده است که میخواهد به بانجیجامپینگ برود!
This has got to be your sweater! It’s definitely not mine.
این حتما سوییشرت تو است! بدون شک مال من نیست.
تفاوت have got و have gotten
فعلهای «have got» و «have gotten» در انگلیسی بریتیانیایی و آمریکایی تفاوت دارند. در انگلیسی آمریکایی، این دو معنیهای متفاوتی دارند، اما در انگلیسی بریتانیایی از have gotten استفاده نمیشود. در ادامه کاربردهای این دو را توضیح میدهیم.
گرامر have got در انگلیسی بریتانیایی و آمریکایی
در انگلیسی بریتانیایی و آمریکایی وقتی have got قبل از یک «اسم» (noun) یا عبارت اسمی میآید به معنی داشتن است و وقتی همراه با to و فعل میآید به معنی اجبار در انجام کاری است. در ادامه مثالهایی از هر دو کاربرد آمده است.
We’ve got a lot to accomplish today.
امروز کارهای زیادی داریم که انجام بدهیم.
Sara has got two dogs and a cat.
«سارا» دو سگ و یک گربه دارد.
All I have got right now is five dollars.
تنها پولی که الان دارم پنج دلار است.
She’s gotto save money for college.
او باید برای دانشگاه پول پسانداز کند.
Things have got to change around here.
اوضاع اینجا باید تغییر کند.
I have got to leave right now, or I’ll be late.
باید همین حالا بروم، وگرنه دیرم میشود.
گرامر have gotten در انگلیسی آمریکایی
فعل «have gotten» در انگلیسی آمریکایی سه معنی متفاوت دارد:
have gotten به معنی به دست آوردن چیزی:
I’ve gotten a lot of compliments on this hat.
به خاطر این کلاه تبریکهای زیادی شنیدهام.
You should have gotten that package by now.
باید تا الان آن بسته به دستت میرسید.
Anita could have gotten a job anywhere she wanted.
«آنیتا» میتوانست هر جایی که بخواهد کار پیدا کند.
have gotten به معنی تبدیل شدن به چیزی:
Things have gotten much better recently.
اوضاع این اواخر خیلی بهتر شده است.
People have gotten confused by the new rules.
مردم از قوانین جدید خیلی گیج شدهاند.
I heard you have gotten your life turned around lately.
شنیدم اخیرا زندگی تو تغییر زیادی کرده است.
have gotten به معنی وارد شدن به جایی یا چیزی:
Chemicals may have gotten into the water by mistake.
شاید مواد شیمیایی به اشتباه وارد آب شده است.
They’ve both gotten into medical school.
هر دو آنها وارد دانشگاه علوم پزشکی شدهاند.
I can’t believe you have gotten accepted on a full scholarship.
باورم نمیشود با بورسیه کامل پذیرفته شدهای.
تفاوتهای have got و have gotten در انگلیسی آمریکایی
از آنجایی که در انگلیسی آمریکایی هر دوی این فعلها صحیح هستند، بهتر است تفاوت آن دو را بدانیم تا هر کدام را در جایگاه خود استفاده کنیم.
«have got» به زمان حال یا آینده اشاره دارد اما «have gotten» به اتفاقی که در گذشته رخ داده است یا چیزی که تغییری کرده است اشاره میکند، علاوه بر این، میتوانیم آن را گذشته have got محسوب کنیم و به کمک آن در مورد چیزهایی که در گذشته داشتیم یا به دست آوردیم حرف بزنیم.
I have got a lot of meetings this week.
این هفته جلسههای زیادی دارم.
I have got so much to do right now.
الان کارهای زیادی دارم که انجام بدهم.
I have gotten twelve phone calls about my car accident.
از دیروز دوازده تماس تلفنی در مورد تصادف ماشینم داشتهام.
Things have gotten much better since last year.
از پارسال اوضاع خیلی بهتر شده است.
شکل آینده have got
همانطور که میدانید معمولا از «have» و «have got» در زمان حال استفاده میکنیم. برای اشاره به زمان آینده، have got را کنار میگذاریم و از حالت آینده فعل have استفاده میکنیم. همانطور که میدانید، برای ساخت شکل آینده فعلهای اصلی، از فعلهای کمکی «will» یا «going to» در جایگاه مناسب استفاده میکنیم. مثالهای زیر را همراه با معنی آنها در نظر بگیرید تا با این ساختار بهتر آشنا شوید.
A: Have you got tickets for the match on Saturday?
B: No, I haven’t. Not yet.
A: Will you have them by tomorrow?
B: I hope so.
A: بلیتهای مسابقه شنبه را گرفتی؟
B: نه نگرفتم. هنوز نه.
A: تا فردا آنها را میگیری؟
B: امیدوارم.
A: Have you got any time to help me with my math homework?-
B: Not now I haven’t. Sorry.
A: Are you going tohave any time at the weekend?
B: Yes, I’ll probably have some time then.
A: وقت داری برای تکلیف ریاضی فردایم به من کمک کنی؟
B: الان نه، وقت ندارم. شرمنده.
A: فکر میکنی تا آخر هفته وقت داشته باشی؟
B: بله احتمالا تا آن موقع وقت خواهم داشت.
شکلهای گذشته have got
زمان گذشته فعل have got نیز مانند زمان آینده آن به کار نمیرود. در عوض از حالات گذشته فعل have استفاده میکنیم. به مکالمههای زیر توجه کنید.
A: Have you still got a bad headache?
B: Yes, I have.
A: How long have you had it?
B: I’ve had it on and off since yesterday.
A: Did you have it at the concert last night?
B: Yes, I did. I couldn’t concentrate on the music properly.
A: هنوز سردرد بدی داری؟
B: بله دارم.
A: چه مدت است سردرد داری؟
B: از دیروز گاهی داشتم و گاهی نداشتم.
A: دیشب در کنسرت هم سردرد داشتی؟
B: بله داشتم. نمیتوانستم خوب روی موسیقی تمرکز کنم.
تبدیل have got به have
در محاورههای روزمره زبان انگلیسی، در حوزه چهار کاربرد مشترک این دو فعل، معمولا به سادگی میتوان جای آنها را با همدیگر عوض کرد. مثالهای زیر را با دقت بخوانید تا با این کاربرد آشناتر شوید.
A: How many floors has your apartment got?
B: It has two.
A: آپارتمان شما چند طبقه دارد؟
B: دو طبقه دارد.
A: How many sisters do you have?
B: I’ve got three (sisters).
A: Do you all have your own bedrooms?
B: Sue’s got her own bedroom, but neither Debbie nor I have. We have to share a room.
A: چند خواهر داری؟
B: سه تا (خواهر) دارم.
A: همه شما اتاق خواب خودتان را دارید؟
B: «سو» اتاق خواب خودش را دارد اما نه «دبی» و نه من نداریم. باید شریکی از یک اتاق استفاده کنیم.
نکات مربوط به کاربرد have got
برای استفاده از have got به طور کلی باید موارد زیر را رعایت کنیم:
از فعل «have got» نمیتوان در معانی دیگر مانند غذا خوردن، اشاره به تجربهها و غیره به جای have استفاده کرد:
I usually have dinner at 18:00.
NOT: I usually have got dinner at 18:00
معمولا ساعت ۱۸:۰۰ شام میخورم.
فعل «have got» فقط در زمان حال ساده استفاده میشود و نمیتوان آن را به زمانهای دیگر تبدیل کرد:
I had a bad cold last week.
NOT: I had got a bad cold last week.
هفته پیش سرماخوردگی بدی داشتم.
I‘ve got / have a headache.
NOT: I’m having a headache.
سردرد دارم.
معرفی فیلم آموزش زبان انگلیسی – کالوکیشن ها Collocation – سطح متوسط
امروزه آشنایی با زبان انگلیسی یکی از مهارتهای ضروری زندگی محسوب میشود. در کنار چهار مهارت اصلی زبان یعنی خواندن، نوشتن، شنیدن و صحبت کردن، فراگیری لغات و گرامر نیز بخش مهمی از مراحل تسط بر زبان انگلیسی است. یکی از مهمترین روشها برای درک بهتر جملات در خواندن و شنیدن و ساختن جملات بهتر و صحیحتر در صحبت کردن و نوشتن، استفاده از کالوکیشنهاست. کالوکیشنها مجموعه لغاتی هستند که معمولا در زبان پشت سر هم میآیند تا معنا و منظور گوینده را بهتر منتقل کنند.
در همین راستا «فرادرس» اقدام به تهیه فیلم آموزش زبان انگلیسی – کالوکیشن ها Collocation – سطح متوسط کرده است. در این آموزش با مباحث مهمی مانند معنی کالوکیشن، انواع آن و نقش تشبیه در آن پرداخته شده است. همچنین لیستی از کالوکیشنها با حروف اضافه پر کاربرد برای زبانآموزان تهیه شده است. فهرستهای دیگر این آموزش طبق موضوع دستهبندی شده است. از مهمترین مباحث مطرحشده میتوان به کالوکیشنهای مربوط به توصیف افراد، زندگی تحصیلی و آکادمیک، کالوکیشنهای شغل، پول و غذا اشاره کرد. لیست کالوکیشنهایی نیز در حوزههای تصمیمگیری، احساسات، اهمیت، موفقیت، شروع و پایان، خوب و بد، علم و تکنولوژی در اختیار زبانآموز قرار گرفته است. در نهایت یک درس به اشتباهات لغوی رایج در استفاده از کالوکیشنها اختصاص داده شده است.
برای تهیه فیلم آموزش آموزش زبان انگلیسی – کالوکیشن ها Collocation – سطح متوسط + اینجا کلیک کنید.
معرفی فیلم آموزش مکالمه زبان انگلیسی در سفر
زبان انگلیسی رایجترین زبان دنیا محسوب میشود که بیش از یک و نیم میلیارد نفر به آن صحبت میکنند. از طرفی از آنجایی که یادگیری این زبان به عنوان زبان دوم یا زبان خارجی در اکثر کشوهای دنیا کاربرد زیادی دارد، اهمیت آن چند برابر است. روشهای یادگیری هر زبانی به چهار بخش «خواندن»، «نوشتن»، «شنیدن» و «صحبت کردن» تقسیم میشود؛ در موسسههای آموزشی زبان کشور ما معمولا مکالمه انگلیسی نادیده گرفته میشود. در همین راستا «فرادرس» افدام به تهیه فیلم آموزش مکالمه زبان انگلیسی در سفر کرده است.
این آموزش که در ۳ ساعت و ۴ دقیقه برای زبانآموزانی که فقط انگلیسی را در مدرسه آموختهاند، تهیه شده است. در این آموزش به سوالات مهمی پیرامون یادگیری مکالمه پاسخ داده میشود، مانند «چرا این دوره برای من ضروری است؟»، «یادگیری مکالمه زبان با یادگیری زبان چه تفاوتی دارد؟»، شیوههای مناسب حفظ لغت و حتی اینکه بعد از این دوره باید از چه طریقی به یادگیری ادامه داد. در درسهای دیگر این آموزش روشهایی برای معرفی خود در جمع، رزرو تلفنی هتل و هواپیما، مکالمه در فرودگاه و در گیت فرودگاه مقصد، مکالمه در هتل و بسیاری مطالب دیگر توضیح داده میشوند.
جمعبندی
در این مطلب گرامر have got در انگلیسی را توضیح دادیم، آن را با have مقایسه کردیم و به نکاتی در مورد روشهای استفاده از آن اشاره کردیم. همچنین روشهای منفی کردن و پرسشی کردن این جملهها و روش مخفف کردن شکل مثبت و منفی have got را بررسی کردیم.
سمانه افشارحاتم دانشآموخته زبان و ادبیات اسپانیایی از دانشگاه تهران است. فعالیتهایش در حوزه تدریس و ترجمه کتاب بوده و در حال حاضر در زمینه زبان انگلیسی در مجله فرادرس مطلب مینویسد.